معنی جزایری اسپانیایی

لغت نامه دهخدا

حسن جزایری

حسن جزایری. [ح َ س َ ن ِج َ ی ِ] (اِخ) رجوع به حسن جعفربن علی بن رضا شود.


ساقی جزایری

ساقی جزایری. (اِخ) از شاعران پارسی گوی هندی در قرن دهم و از ملازمان اکبر (963- 1014 هَ. ق.) پادشاه هند بود. او راست:
ز جانم گاه گریه آه درد آلود برخیزد
بلی چون آب بر آتش فشانی دود برخیزد.
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 193).

فرهنگ عمید

اسپانیایی

مربوط به اسپانیا،
از مردم اسپانیا: خوانندۀ اسپانیایی،
تهیه‌شده در اسپانیا،
(اسم) زبانی از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی که در امریکای جنوبی، امریکای مرکزی، و اسپانیا رایج است،

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

اسپانیایی

(صفت) منسوب به (اسپانیا) از مردم اسپانیا، از کالاهای ساخت اسپانیا، زبان مردم اسپانیا.

فارسی به آلمانی

سخن بزرگان

مثل اسپانیایی

ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد.

اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر.

کسی که یک بار می دزدد، همیشه می دزدد.

چه زیباست که انسان هیچ کاری انجام ندهد و سپس، احساس آرامش داشته باشد.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

جزایری اسپانیایی

376

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری